«سنگی به رنگ خون» قسمت دوم از تئاتر «صاحبه» است که در ۱۰ پرده، به مدت ۲ ساعت به روی صحنه می‌رود. در این قسمت، گذشته‌ی زندگی صاحبه را مرور می‌کنیم؛ گذشته‌ای تلخ اما قابل تأمل. شخصیت اصلی داستان «کارولین» دانشجویی اروپایی‌ست که در چند صحنه اول، قسمت هایی از زندگی او در فرانسه را شاهد هستیم.
تحصیل کارولین در دانشگاه همراه با تحقیقاتی حول محور ایران، اسلام و مشخصا مباحث «ضدشیعی» ست. در سیر این تحقیقات، کارولین درگیر چالش‌هایی مانند «ظلم به زن در ایرانِ شیعی» و «نبود آزادی برای زنان مسلمان» است. این پروژه برای او در ابتدا از میان کتاب ها و متون و مستندات آغاز شد. کارولین از سوی دانشگاه برای تکمیل تحقیقات خود در قالب یک تیم تحقیاتی ۱۵ نفره در ایام اربعین به کربلا سفر کرد تا گزارشات عینی از تجربه زندگی در کنار شیعیان تهیه کند. اما نتیجه تحقیقات «ضدشیعی» برای کارولین، چیز دیگری رقم خورد. سفری که بازگشتی از آن نبود. تحول زیر قبّه اباعبدالله علیه السلام، نقطه ی عطف زندگی این دانشجوی فرانسوی ست! آشفته و سرگردان به موکبی پناه می برد و این شروع زندگی او در آغوش اسلام و مذهب تشیع می شود.
کارولین پس از گذراندن مراحل قانونی به ایران می آید. طی بررسی زندگی امام خمینیره و تحقیق پیرامون زنان مؤثر در رشد امام، عاشق شخصیت عمه ی ایشان یعنی صاحبه (صاحب) خانم می شود و نامش را به صاحبه تغییر می‌دهد. زمانی که خبر کشته شدن مادرش به دست برادرش به صاحبه می‌رسد، او را در شرایط سخت روحی قرار می‌دهد. برای تغییر حال او، مسئولین محل تحصیلش در ایران با مشورت خانواده ی جابر (حسین) و فرمانده ی علی، شرایط ازدواج را برای او فراهم می کنند. ازدواجی که خاطرات شیرینی را برای همه آن‌ها به همراه دارد…
- اولین اجرا زمستان 1402 پلاتو شهید فخری زاده، قم.
